عقل انسان همواره انسان را به لذت برتر و عالیتر دعوت مینماید ولی گاهی خطای فکر و اندیشهٔ ما، لذت پست و محدودی را بهجای لذت برتر معرفی میکند؛ گاهی نیز که اندیشهٔ ما لذت برتر را میشناسد، تمایلات درونی، ما را به غفلت واداشته و درست در لحظات حساس تصمیمگیری، لذت پَست و محدود را بهجای لذت حقیقی و برتر جا میزند. به همین دلیل باید برای مدیریت «رفتار» های خود تلاش کنیم تا «افکارِ» ما مدیریت شود و بتواند مصداق حقیقی لذت و سعادت را کشف کرده و بدان توجه نماید. همچنین تلاش کنیم که گرایشها و تمایلات درونی خود را تعدیل و اصلاح کنیم تا در بزنگاههای حساس، موجب غفلت ما از آنچه واقعاً فهمیدهایم نشود.
انسان عاقل کسی است که بعد از سنجیدن تمام ابعاد یک قضیه، و نفع و ضررهای آن در کوتاهمدت و بلندمدت، برآیند همه را با هم به دست آورد و اگر برآیند آن، لذت و سعادت بود آن را انجام دهد وگرنه لذتهای پَست و موقتی که درد و پیشمانی بزرگ یا طولانیمدتی را به همراه داشته باشد، شایستهٔ طلبیدن نیست! به همین دلیل است که ما کسی را که بهخاطر یک لذت کوتاه و موقتی از موادمخدر استفاده میکند و از مضرات بلندمدت آن غافل است، سرزنش میکنیم.
از نگاه اولیای الهی، برترین لذتها و عالیترین خوشیها در ماورای عالم دنیا و «اُنس با خداوند» است. البته اگر در مسیر رضای خداوند عمل شود، خداوند آرامش و آسایش دنیا را نیز به انسان روزی میدهد. حضرت امام سجاد(در «مناجات محبّین» به درگاه الهی عرضه میدارند:
«اِلهی مَنْ ذَا الَّذِی ذَاقَ حَلَاوَة مَحَبَّتِکَ فَرَامَ مِنْکَ بَدَلًا وَ مَنْ ذَا الَّذِی انس بِقُرْبِکَ فَابْتَغَی عَنْکَ حِوَلاً» (خداوندا! کیست که شیرینی محبت تو را چشیده باشد و بهدنبال کسی بهجای تو بگردد و کیست که با قرب و همنشینی با تو اُنس گرفته باشد و بخواهد از نزد تو بهجای دیگری رود؟!).